در راستاي دشمن شناسي و آشنايي با اقدامات مهرههاي اصلي در پروژه خيالي سرنگوني ايران اسلامي، اقدام به معرفي تعدادي از چهرههاي مهم و تأثيرگذار در عرصه سياستهاي كاخ سفيد، رژيم صهيونيستي، كشورهاي اسلامي، منطقه خاورميانه و ديگر مناطق جهان تحت عنوان ژنرالهاي جنگ نرم كرده ايم .
آنچه در ادامه از نظرتان میگذرد بخش ششم معرفی ژنرالهاي جنگ نرم است که اختصاص به معرفی دنیس راس یکی دیگر از استراتژیست های دنیای غرب دارد.
دنیس راس
تاریخ تولد
- 26 نوامبر 1948
مذهب
- یهودی
تحصیلات
- اخذ مدرک کارشناسی از دانشگاه کالیفرنیا
- اخذ مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی از دانشگاه کالیفرنیا
سوابق علمی و اجرایی
- عضو سابق موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن
- عضو هیأت ویراستاری فصلنامه خاورمیانه، وابسته به مجمع خاورمیانه
- از اعضای مؤثر فصلنامه خاورمیانه
- صاحب امضا در موسسه پروژه قرن آمریکایی جدید
- عضو هیأت پژوهشی در مرکز سیاستگذاری دوحزبی
- عضو هیأت موسس و رئیس سابق موسسه متحد علیه ایران هستهای
- مفسر میهمان در شبکه تلویزیونی فاکس نیوز
- عضو سابق هیأت مدیره موسسه سیاستگذاری ملت یهود
خدمات دولتی
- دولت اوباما: دستیار ویژه رئیسجمهور و مدیر ارشد ناحیه مرکزی در شورای امنیت ملی از ژوئن 2009 به بعد؛ مشاور ویژه وزارت خارجه در امور خلیج و آسیاس جنوبغربی، از فوریه تا ژوئن 2009
- دولت کلینتون: هماهنگ کننده ویژه خاورمیانه
- دولت بوش پدر: سرپرست ستاد سیاستگذاری وزارت خارجه
- مدیر ارشد شورای امنیت ملی ایالات متحده
- دولت ریگان: عضویت در ستاد سیاستگذاری وزارت خارجه و ستاد شورای امنیت ملی؛ جانشین مدیر دفتر ارزیابی جامع پنتاگون
- دولت کارتر: کارمند پنتاگون
تألیفات
- صلح گمشده: در میان داستان جنگ برای صلح خاورمیانه
- افسانه ها، توهمات و صلح: یافتن مسیری جدید برای آمریکا در خاورمیانه
- شورداری: چگونگی بازگرداندن جایگاه آمریکا در جهان
دنیس راس یکی دیگر از یهودی زاده های کاخ سفید است
دنیس راس دستیار ویژه رئیسجمهور باراک اوباما و یکی از مدیران ارشد در شورای امنیت ملی است. وی که یک دیپلمات جنجالی در روابط نزدیک با اسرائیل بوده و سابقهای از اعمال سیاستهای تندرو علیه ایران دارد، به دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در مذاکرات صلح خاورمیانه و دیگر مسائل سیاست خارجی خدمت کرده است.
راس در سانفرانسیسکو متولد شد و در مرین کانتی بزرگ شد. مادر یهودی او و ناپدری کاتولیک راس، او را در جوی غیرمذهبی بزرگ کردند. راس از دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس در سال 1970 فارغالتحصیل شد و رساله خود را پیرامون تصمیمسازی شوروی به انجام رساند. او بعد از جنگ شش روزه از نظر مذهبی به یهودیت گرایش پیدا کرد. در سال 2002 او در تأسیس کنیسه کول شالوم در راکویل ایالت مریلند همکاری داشت.راس همچنین از برخی از گروههای مرتبط با طیفهای "طرفدار اسرائیل" در آمریکا حمایت وسیعی کرده است.
وی عضو هیئت ویراستاری فصلنامه خاورمیانه بوده است که از سوی مجمع خاورمیانه به ریاست دانیل پایپز منتشر میشود؛ وی در گروه فشار نومحافظهکار پروژۀ قرن آمریکایی جدید صاحب امضا بود و در مؤسسه امور خاورمیانه واشنگتن عضویت داشته است. این مؤسسه اندیشکدهای است که توسط گروه لابیگر متنفذ آیپک ایجاد شده است. راس در اولین مقالهاش در مؤسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن، انتصاب "نماینده ویژه غیرعربی خاورمیانه" را که "درباره ارتباط با اسرائیل احساس گناه نکند" درخواست نمود.
وی که یک دیپلمات جنجالی در روابط نزدیک با اسرائیل بوده و سابقهای از اعمال سیاستهای تندرو علیه ایران دارد
نقش راس در امور خاورمیانه
نقش راس به عنوان مشاور خاورمیانه در دولت اوباما به کرّات مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. یکی از این موارد در مارس 2010 روی داد. در آن زمان بر سر گسترش شهرک های اسرائیلی در بیتالمقدس، یک تبادل دیپلماتیک داغ بین آمریکا و اسرائیل صورت گرفت. به نوشتۀ لورا روزن از نشریه پولیتیکو، در جریان مباحثات در کاخ سفید بر سر چگونگی واکنش به سختگیری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در مورد شهرکسازی، راس عنوان کرده بود که "واشنگتن باید نسبت به محدودیتهای سیاست داخلی نتانیاهو از جمله مسأله ساخت و ساز در شرق بیتالمقدس، حساسیت نشان دهد تا عربها مطالبات جدیدی را مطرح نکنند، در حالیکه مقامات دیگر، از جمله افراد همسو با جورج میچل، نماینده اوباما در صلح خاورمیانه، عنوان میکنند که واشنگتن باید به نتانیاهو فشار بیاورد تا کتباً متعهد شود که از اقدامات تحریکآمیزی که گفتگوهای صلح اسرائیل و فلسطین را به مخاطره میاندازند، اجتناب نماید."
یک مقام ناشناس به روزن گفته بود که "به نظر میرسد راس به سیاست ائتلاف با نتانیاهو بیش از منافع آمریکا اهمیت میدهد. و ظاهراً درک نمیکند که این موضوع بسیار فراتر از بیتالمقدس بوده و پای اعتبار دولت در میان است."
راس به سیاست ائتلاف با نتانیاهو بیش از منافع آمریکا اهمیت میدهد
گزارش روزن، خود باعث بوجود آمدن یک مباحثه داغ شد. جفری گلدبرگ [صهیونیست معروف طرفدار اسرائیل] از نشریه آتلانتیک، روزن را متهم کرد که "اجازه داده یک مقام ناشناس دولتی وبلاگ او را ربوده و با استفاده از آن وفاداری دنیس راس، عضو شورای امنیت ملی، را زیر سوال ببرد." همکار گلدبرگ به نام اندرو سالیوان، که یک وبلاگنویس محافظهکار است، در جواب میگوید از آنجا که گلدبرگ نمیتواند تخصص روزن در مسائل خاورمیانه را زیر سوال ببرد "میگوید که یک مقام دولتی وبلاگ او را "ربوده" است. وی اظهارات این مقام دولتی را اتهام "وفاداری دوگانه"، "خیانت"، و حاصل یک "محیط نئو لیندبرگی" مینامد. اما آیا این نظر واقعاً درست نیست؟ به هر حال، یک قدس یکپارچه تحت کنترل انحصاری اسرائیل – موضع نتانیاهو، پلین و چنی – در گذشته موضع راس هم بود." سالیوان به مصاحبه راس با جروزالیم پست در سال 2008 اشاره کرد، که در آن این دیپلمات گفته بود: "موضوع این است که بیتالمقدس پایتخت اسرائیل است. این یک واقعیت است. این شهر نباید بار دیگر تقسیم گردد. این هم یک واقعیت است.
دنیس راس: موضوع این است که بیتالمقدس پایتخت اسرائیل است. این یک واقعیت است
انتصاب در دولت اوباما
راس قسمتی از سخنرانی باراک اوباما در آیپک را در طی رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 2008 نوشت. در این سخنرانی عنوان شد: "اورشلیم پایتخت اسرائیل است" و نباید دوباره تقسیم شود. روزنامه جروزالیم پست در نوامبر 2008 گزارش داد: "به گفته راس اینها "حقایق" بود". با این وجود راس عنوان کرد که "نکته سوم"، که (همان) موضع ایالات متحده بعد از قرارداد کمپ دیوید نیز میباشد، این است که وضعیت نهایی این شهر باید از طریق مذاکرات حل و فصل شود. با این حال روزنامهنگاری به اسم فیلیپ وایس، راس را بخاطر اصرار بر موضعش مبنی بر اینکه "اورشلیم نباید تقسیم شود" مورد انتقاد قرار داده است.
اولین سمت راس در دولت اوباما، مشاور ویژه وزارت خارجه در امور خلیج و آسیای جنوبغربی بود. اما در ژوئن 2009، او ناگهان به شورای امنیت ملی منتقل شد، حرکتی که اولین بار از سوی روزنامه هاآرتص اسرائیل گزارش شد.
حوزه رسیدگی راس در شورای امنیت ملی، بنابه گزارشات، ناحیه وسیعی از پاکستان تا اسرائیل در بر میگیرد. علاوه بر آن، به گفته نیویورک تایمز، راس به عنوان "تصمیمگیرنده ارشد دولت اوباما در مورد ایران" خدمت میکند.
انتصاب اولیه راس در وزارت خارجه، در فوریه 2009 پس از ماهها بررسی در مورد اعطای پست به او صورت گرفت. به خاطر روابط نزدیک راس با اسرائیل، برخی او را یک دیپلمات نامناسب برای خاورمیانه میدانستند. به گفته برخی ناظرین، پستی که در وزارت خارجه به او داده شد، به طور قابلتوجهی کمتر از چیزی بود که راس امید داشت.
به خاطر روابط نزدیک راس با اسرائیل، برخی او را یک دیپلمات نامناسب برای خاورمیانه میدانستند
به نوشته هاآرتص، "منابع سیاسی" ناشناس در اسرائیل گمانهزنی میکردند که بنا به دلایلی، راس ممکن بود از وزارت خارجه به شورای امنیت ملی منتقل گردد. یکی از این دلایل کتابی بود که با دیوید ماکوفسکی از مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن نوشته بود. در کتاب افسانه، توهم، و صلح – یافتن مسیری جدید برای آمریکا در خاورمیانه، که قبل از آغاز به کار راس در دولت به رشته تحریر درآمده بود، راس و ماکوفسکی دیدگاههایی مغایر با رویکرد وزارت خارجه اوباما مطرح میکنند؛ از جمله عنوان میکنند که آمریکا باید سیاست ایران را از مسائل مربوط به مناقشه اسرائیل-فلسطین جدا کند.
به نوشته ناتان گاتمن از نشریه یهودی فوروارد، برخی کارشناسان انتقال راس به شورای امنیت ملی را یک "شاخه زیتون به اسرائیل" تلقی کردند؛ اسرائیلی که از رهنمون اوباما در مورد سیاستهای این کشور در قبال فلسطینیان تخطی کرده بود. آرون دیوید میلر، مذاکرهکننده سابق صلح خاورمیانه، به گاتمن گفت: "روشن است که اگر اوباما بخواهد موضوعی را در جبهه ایران، و در جبهه اسرائیل-فلسطین پیش ببرد، باید به یک همزیستی مسالمتآمیز با اسرائیل دست پیدا کند و این کار مستلزم کسی خواهد بود که اسرائیل را خوب بشناسد."
در زمان انتقال به شورای امنیت ملی، مشخص نبود که این حرکت آیا منجر به تقویت یا تضعیف توانایی راس در اعمال نفوذ بر سیاست دولت خواهد گردید، و سمت جدید تا چه حد با کار دیپلماتهای دیگر، مانند جورج میچل، تداخل خواهد داشت. هنگامیکه در این باره پرسیده شد، رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید گفت: "به نظر من کاری که رئیسجمهور انجام داده، این است که با وارد کردن دنیس بر قدرت شورای امنیت ملی افزوده و با توجه به فهرست کشورها، فکر میکنم – میتوانم به شما اطمینان بدهم – که سرشان خیلی شلوغ خواهد بود. با این حال، هیچ کس نباید بر این باور باشد که این موضوع با کارهای مهمی که نمایندگان ویژه در کشورهای مختلف انجام میدهند، در تضاد بوده یا از اهمیت آنها میکاهد؛ در حقیقت آنها مجموعهای از افراد را که با بخش مهمی از جهان سروکار دارند، هماهنگ میکند."
به نظر میرسد راس بیش از توجه به منافع ملی آمریکا، به منافع رژیم صهیونیستی توجه دارد
نگرانیها و انتقادات
به خاطر سابقه عقاید جنگطلبانه وی در مورد ایران، از جمله حمایت از گزارش مرکز سیاست دوحزبی در سال 2008، که از سوی یک ناظر به عنوان "نقشه راه به سوی جنگ" با ایران توصیف شده بود، انتصاب راس در وزارت خارجه اوباما در برخی محافل با انتقاد شدید مواجه گردید. یکی از اساتید دانشگاه تهران، به اینتر پرس سرویس گفت: "برخی افراد در ایران یا خاورمیانه ممکن است فکر کنند که وعده اوباما مبنی بر تغییر در سیاست خارجی آمریکا چشماندازی وسیع دارد.اما انتصاب آقای راس نشاندهنده ادامه سیاست خارجی فعلی آمریکا در منطقه است، نه تغییر."
راس با تعداد زیادی از سازمانها و طرحهای سیاسی به رهبری نومحافظهکاران، ارتباط نزدیکی داشته است. به عنوان یکی از اعضای موسسه جنگطلب سیاست خاور نزدیک واشنگتن، راس از تلاشهای سازمان پروژه قرن آمریکایی جدید، که در حمایت از جنگ عراق در واکنش به حملات تروزیستی 11 سپتامبر نقشی کلیدی داشت، حمایت کرد. (راس اولین نامه را با عنوان "بیانیهای در مورد عراق پس از جنگ" در 19 مارس 2003 و بیانیه دوم را در 28 مارس 2003 امضا کرد).
وی در نوشتهها و اظهارات خود در کنگره، سیاستهای تجاوزکارانه در خاورمیانه را ترویج داده و در زمینه رویکردهای سیاسی در قبال برنامه هستهای تهران و مسائل دیگر منطقه با سازمانهایی چون مؤسسه آمریکن اینترپرایز همکاری کرده است.
وی در نوشتهها و اظهارات خود در کنگره، سیاستهای تجاوزکارانه در خاورمیانه را ترویج داده
در دولتهای بوش [پدر] و کلینتون، راس یکی از معماران برجسته مذاکرات مربوط به مناقشات بین اسرائیل و همسایگان عربش بود. افراد متعددی که در آن مذاکرات شرکت داشتند، از راس به خاطر جانبداری از اسرائیل انتقاد کردنده بودند. دانیل کورتزر و اسکات لاسنسکی در گزارش مذاکرات خود با عنوان مذاکره صلح اعراب و اسرائیل، از تعدادی مقام ناشناس سخن به میآورند که منتقد راس بودند. یک مذاکرهکننده عرب گفت: "احساس ما همیشه این بود که دنیس [راس] حرف اسرائیلیها را میزد ... که به آنچه اسرائیل میخواست گوش میداد و سپس سعی میکرد آن را به خورد اعراب بدهد. ... او هرگز یک چهره جهانی مورداعتماد یا یک دلال صادق محسوب نمیشد." همچنین، یک نماینده سابق دولت کلینتون به این نویسندگان گفته بود که "تا انتهای مذاکرات، فلسطینیها کاملاً به دنیس اعتماد نکردند...آنها فکر میکردند وی بسیار به سمت اسرائیلیها تمایل دارد."
در سال 2008 هنگامی که اعلام شد راس مشاور ستاد انتخاباتی سناتور وقت، اوباما، شده است، نقش وی در سیاست خاورمیانه مجدداً مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. پس از اینکه نیویورکتایمز در مارس 2008 راس را به عنوان یکی از مشاوران اوباما معرفی کرد، مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن مجبور شد یک بیانیه مطبوعاتی صادر نموده و این مطلب را به گونه ای توجیه کند. این بیانیه عنوان میکرد: "راس به صورت غیرانحصاری به ارائه مشورت به ستاد اوباما در مورد مسائل اساسی سیاست خارجی و امنیت ملی ما ادامه خواهد داد. در راستای سیاست سازمان ما مبنی بر بیطرفی، آقای راس هیچ نامزدی را تأیید نکرده است."
مجله تایمز گزارش داد: "مشاهده راس به عنوان عضو رسمی تیم انتخاباتی اوباما تا حدودی شگفتآور است... هنگامیکه راس در سال 2000 وزارت خارجه را ترک گفت، به قدری منتقد یاسر عرفات بود که برخی دوستان گمان کردند وی در نظر دارد برای جورج دبلیو بوش – که روابط آمریکا با رهبر فقید فلسطین را قطع نمود – کار کند."
برخی ناظرین، شکست نهایی طرحهای پیشنهادی راس را شگفتانگیزترین جنبۀ تصمیم ستاد اوباما در استفاده از وی به عنوان یک مشاور عنوان میکنند. یک مقام سابق دولت کلینتون به مجله تایم گفت: "اگر اوباما میخواهد چیز جدیدی ارائه کند که واقعاً به نتیجه برسد، تنها گسستن از بوش کافی نخواهد بود، بلکه از کلینتون هم باید ببُرد."
در دولتهای بوش [پدر] و کلینتون، راس یکی از معماران برجسته مذاکرات
مربوط به مناقشات بین رژیم صهیونیستی و همسایگان عربش بود
از جیمی کارتر تا بیل کلینتون
راس سیاستگذاری در سطوح بالا را تحت نظر پل ولفوویتز در پنتاگون در دولت کارتر آغاز کرد. ولفوویتز در پنتاگون سرپرستی پروژهای موسوم به مطالعه احتمال محدود را بر عهده داشت. به نوشته جیمز مان، نتایج این مطالعه "نقشی خلاقانه در تغییر سیاست نظامی آمریکا در قبال خلیج فارس طی دهههای آتی ایفا مینمودند."
هدف از این مطالعه، ارزیابی نقاط ضعف بالقوه ایالات متحده خارج از اروپا بود. تحت راهنمایی ولفوویتز، این کار به "اولین بررسی جامع نیاز ایالات متحده به دفاع از خلیج فارس" تبدیل شد. این مطالعه عنوان میکرد: " به خاطر نیاز به نفت خلیج فارس و به جهت رویدادهایی که بر مناقشه اعراب و اسرائیل تأثیر میگذارند، ما و همپیمانان صنعتی ما منافع حیاتی و روبهرشدی در منطقه خلیج فارس داریم." این مطالعه تصریح میکرد که اگر شوروی نفت خلیج فارس را کنترل کند، احتمالاً "خواهد توانست ناتو و اتحاد آمریکا-ژاپن را بدون توسل به جنگ نابود کند." این مطالعه همچنین به ارزیابی تهدیدی میپرداخت که از جانب کشورهای منطقه، به ویژه عراق، متوجه میادین نفتی بود و در مورد عراق چنین عنوان کرده بود که "از نظر نظامی در خلیج فارس بسیار برجسته شده و با توجه به موضع رادیکال عرب، دیدگاههای ضد غربی، وابستگی به تسلیحات شوروی، و تمایل آن به برانگیختن ناآرامی در کشورهای دیگر، این یک تحول نگرانکننده است."
راس سیاستگذاری در سطوح بالا را تحت نظر پل ولفوویتز در پنتاگون در دولت کارتر آغاز کرد
پس از انتخاب رونالد ریگان، ولفوویتز رئیس ستاد سیاستگذاری وزارت خارجه گردیده و تیمی از مشاوران را جمعآوری کرد. این تیم شامل برخی از افرادی میشد که بعدها به شدت در برنامههای نومحافظهکاران درگیر شدند. این افراد عبارت بودند از راس، لوئیس "اسکوتر" لیبی، جیمز روش، زلمای خلیلزاد، آلن کِیِس و فرانسیس فوکویاما. جیمز مان هنگام بررسی این دوره، با اشاره به راس عنوان میکند که "همه افراد مشغول در ستاد ولفوویتز، نومحافظهکار نبودند... با این حال، موضوع این بود که ستاد سیاستگذاری وی به یک عرصه تمرین برای نسل جدیدی از متخصصین امنیت ملی تبدیل شد که بسیاری از آنها در آرا، پندارها و علایق ولفوویتز مشترک بودند."
طی ریاستجمهوری ریگان، راس همچنین به عنوان مدیر امور خاور نزدیک و آسیای جنوبی در ستاد شورای امنیت ملی، و به عنوان قائممقام دفتر ارزیابی جامع پنتاگون خدمت نمود.
در دولت جورج دبلیو بوش، راس به ریاست ستاد سیاستگذاری وزارت خارجه منصوب شد، در آنجا نقشی برجسته در سیاست آمریکا در قبال شوروی سابق، اتحاد آلمان و تلفیق آن در ناتو، مذاکرات کنترل تسلیحاتی، و ائتلاف جنگ خلیج در 1991 ایفا نمود. مان مینویسد که راس و ولفوویتز – که در پنتاگونِ تحت رهبری دیک چنی صاحب سمت شده و در آنجا پیشنویس برنامهریزی دفاعی 1992 را تهیه کرده بود – دو تن از برجستهترین طرفداران دولت در مورد استفاده از ارتش جهت دفاع از شورشیان شیعه و کرد پس از اتمام جنگ اول خلیج فارس بودند. راس در توجیه آن به مان گفته بود: "به خاطر داشته باش که در آن زمان یک نوع اندیشه گروهی وجود داشت که با ملاقاتهای روزانه بین رئیسجمهور، جیمز بیکر، دیک چنی، برنت اسکوکرافت، رابرت گیتس و کالین پاول، طی یک دوره شش یا هفت ماهه تقویت میشد. آنها یک دوره فشار عاطفی باورنکردنی را پشت سر گذاشته بودند. کارشناسانی بودند که پیشبینی میکردند آمریکا 50 هزار کشته خواهد داد. این گروه قبل از جنگ دورهای پر اضطراب، و پس از آن نشاط را تجربه کردند."
در دولت جورج دبلیو بوش، راس به ریاست ستاد سیاستگذاری وزارت خارجه منصوب شد
بیل کلینتون، راس را به سمت نماینده ویژه خود در خاورمیانه منصوب کرد و در طی این دوره وی به اسرائیلیها و فلسطینیها کمک کرد تا به توافق موقت سال 1995 دست یابند؛ وی همچنین در سال 1997 توافق الخلیل را با موفقیت میانجیگری کرد، پیمان صلح اردن-اسرائیل را در سال 1994 میسر نمود و سعی فراوانی کرد تا اسرائیل و سوریه را دور یک میز بنشاند.
اما روند صلح نتوانست هیچ توافق پایداری در اوضاع فلسطین بوجود آورد؛ راس تلاش کرد این ناکامی را در کتاب سال 2004 خود با عنوان صلح گمشده توضیح دهد. به نوشته ایتان برونر، منتقد ادبی نیویورک تایمز، راس به دو توضیح اشاره میکند: "یکی ساده و دیگری پیچیده اما به طور تعجبانگیزی صحیح. پاسخ ساده این است که در نهایت یاسر عرفات، رهبر فلسطین، علت اصلی ناکامی بود. توضیح دوم، یعنی توضیح پیچیدهتر، این است که هیچ از طرفین گامهای کافی برای درک نیازها و دغدغههای دیگری برنداشتند."
به نظر میرسد که تأکید راس بر ناکامی اعراب و فلسطینیها است. راس مینویسد: "آن تحولی که باعث میشود جهان عرب به نیازهای اسرائیل اذعان کند، هنوز اتفاق نیافتاده است." در رابطه با آمریکا، راس مینویسد: "ناکامی بزرگ ما در تعبیر نادرست عرفات نبود. ما میبایست از قبل آزمونهایی را بوجود میآوردیم که عدم توانایی عرفات در ایجاد صلح را نشان دهند یا او را مجبور سازند ملت خود را برای سازش آماده سازد."
کلینتون، راس را به سمت نماینده ویژه خود در خاورمیانه منصوب کرد
و در طی این دوره وی به اسرائیلیها و فلسطینیها کمک کرد تا به توافق موقت سال 1995 دست یابند
چندی بعد نقش راس در دولت کلینتون از سوی دو تن از کارشناسان روابط بینالملل به نامهای جان مرشیمر و استفن والت طی مقالهای جنجالی با عنوان "لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا"، که در سال 2006 در دانشگاه هاروارد منتشر شد، مورد ارزیابی قرار گرفت. آنها نوشتند: "در دولت کلینتون، سیاست خاورمیانه عمدتاً از سوی مقاماتی شکل داده میشد که روابط نزدیکی با اسرائیل یا سازمانهای حامی اسرائیل داشتند. برخی از این افراد عبارت بودند از مارتین ایندیک، معاون پژوهشی سابق آیپک و از بنیانگذاران موسسه سیاست خاور نزدیک در واشنگتن، دنیس راس، که پس از ترک حکومت در سال 2001 به موسسه سیاست خاورمیانه واشنگتن پیوست و آرون میلر، که در اسرائیل زندگی کرده و به آنجا سر میزند. این افراد در زمره نزدیکترین مشاوران کلینتون در نشست کمپ دیوید در جولای 2000 بودند. اگرچه هر سه تن از روند صلح اسلو حمایت میکردند و طرفدار ایجاد یک دولت فلسطینی بودند، اما این عمل را تنها در محدودۀ آن چه که برای اسرائیل قابلقبول بود انجام میدادند."
راس این مقاله را مورد انتقاد قرار داد و به نیویورک سان گفت که "فاقد جدیت" بوده و " تنها نقابی از تحقیق به صورت زده است."
چندی بعد نقش راس در دولت کلینتون از سوی دو تن از کارشناسان روابط بینالملل طی مقالهای جنجالی
با عنوان "لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا" به دلیل حمایت راس و دوستانش از رژیم صهیونیستی به شدت مورد انتقاد قرار گرفت
دوره پس از 11 سپتامبر
در طول ریاستجمهوری بوش، راس با عضویت در موسسه سیاست خاورمیانه واشنگتن و ارائه مشاوره به آن، نوشتن مقالات در زمینه سیاستگذاری، نگارش نظرات شخصی در نشریات، و ارائه شهادت در مورد مسائل خاورمیانه در کنگره، به کار سیاسی خود ادامه داد. وی با امضای نامههای سرگشاده از طرف پروژه قرن آمریکایی جدید، ارائه مشاوره به گروههای فشار نظیر ‘متحد علیه ایران هستهای’(که افرادی چون جیمز وولسی، رئیس سابق سیا، و هنری سوکولسکی، کارشناس اشاعه تسلیحات، در رأس آن قرار دارند)و پیوستن به افرادی چون مایکل روبین و رئول مارک گرشت (از موسسه آمریکن اینترپرایز) در بحث در مورد سیاست خاور نزدیک با همتایان خود در موسسه ترنسآتلانتیک (واقع در بروکسل)، به دفعات با نیروهای نومحافظهکار متحد شد. (ترنسآتلانتیک اندیشکده ای است که توسط کمیته یهودیان آمریکا تأسیس شده تا "به عنوان پلی عقلانی بین آمریکا و اتحادیه اروپا" عمل کند) راس همچنین در هیئت امنای موسسه برنامهریزی سیاستگذاری ملت یهودواقع در بیتالمقدس، عضو است. این موسسه "شکوفایی ملت یهود از طریق تفکر راهبردی حرفهای و برنامهریزی در مسائل عمده یهودیان جهان" را ترویج میکند.
راس و رسوایی اسکوتر لیبی
در سال 2006، راس در حمایت از صندوق دفاع از لوئیس لیبی، به گروهی از نومحافظهکاران و بازهای سیاست خارجی پیوست. هدف این طرح، جمعآوری کمک مالی برای معاون سابق دیک چنی بود که در ارتباط با لو رفتن یک مامور سیا با نام والری پلیم محکوم شده بود. راس همراه با فرد تامسون، جک کمپ، استیو فوربس، برنارد لوئیس و فرانسیس فوکویاما در کمیته برنامهریزی این گروه فعالیت داشت.
رئیس این گروه مل سمبلر، یک غول املاک بود که عضو هیئت امنای موسسه آمریکن اینترپرایز بوده و گروه دیدهبان آزادی را تاسیس نموده است.
راس، که در وزارت خارجه ریگان با لیبی خدمت کرده بود، در توجیه حمایت خود از این صندوق عنوان کرد: "وی برای 25 سال دوست من بوده و من به عنوان یک شخص به او ایمان دارم، و اینکه او حق دارد از خود دفاع کند. نشانه دوستی این است که هنگامیکه افراد به شما نیاز دارند در کنار آنها باشید نه فقط در دوران خوشی."
به خاطر سابقه عقاید جنگطلبانه وی در مورد ایران، انتصاب وی در وزارت خارجه
با مخالفت های داخلی و خارجی همراه شد
نظرات شما عزیزان: